توی این سالها که با بابا عروسی کردیم من فقط به بابا می گفتم من می خوام اسم دخترم و دینا یا دیانا بگذارم بابای طفلکی شما هم این قدر مهربون بود که هر چی می گفتم تو نظرت چیه می گفت زحمت 9 ماه و تو میکشی من چی بگم ؟ همش میگفت هرچی خودت دوست داری ..... منم از همه جا بی خبر وخوشحال اسمتونو انتخاب کردم تا روز اسم گذاری شما ...... همه فامیل بابا تقریباً بودند پدر بزرگ بابایی پدر و مادر بابایی وعمو هادی و باباجان و مامان اعظم هم بودند خلاصه تا اسم دینا و دیانا مطرح شد پدر بزرگ بابایی گفتند خودتون صلاح میدونید ولی این اسم نصرانی و خلاصه گفتند حتی اسم خودم هم مریم نصرانی هست و ، یه اسم دیگه انتخاب کنید برا نی نی تون منم او...